آشپز. خوالیگر. طباخ. مطبخی. خوراک پز. پزنده. باورچی. قدار: شتربان و فراش با دیگ پز نبودند جز پیشکار علی. ناصرخسرو. مجلسش را میوه کش باشد جمال موصلی مطبخش را دیگ پز باشد اثیر مطبخی. انوری. دیگ پز باید که هرچه شور و ناخوش طعم بود به آب چغندر خوش گرداند وهرچه تیز و تلخ باشد بسرکه خوش گرداند. (از رسالۀ طبی کهن) (یادداشت مرحوم دهخدا)
آشپز. خوالیگر. طباخ. مطبخی. خوراک پز. پزنده. باورچی. قدار: شتربان و فراش با دیگ پز نبودند جز پیشکار علی. ناصرخسرو. مجلسش را میوه کش باشد جمال موصلی مطبخش را دیگ پز باشد اثیر مطبخی. انوری. دیگ پز باید که هرچه شور و ناخوش طعم بود به آب چغندر خوش گرداند وهرچه تیز و تلخ باشد بسرکه خوش گرداند. (از رسالۀ طبی کهن) (یادداشت مرحوم دهخدا)